شکارچی شنبه

گزارش عملکرد

بالا بردن گزارش عملکرد

ریا

....................

وقتی محرم می شود یاد عاشورایی شدن می افتیم قبل از آن ما را چه به محرم سرمون خیلی شلوغ ای آقاااا، وقتی 22بهمن می شود یاد امام خمینی و کارهایی که در آن زمان انجام داد می افتیم قبل از آن ما را به چه بهمن1357 و امام، وقتی روز قدس می شود یاد فلسطین و مردم مظلومش میکنیم و دم از نامردی های رژیم غاصب صیهونیسم می کنیم قبل از آن که بابا بی خیال فعلا" که مملکت خودمان را باید بچسبیم که باد نبره ...............

 اکران فیلم سینمایی " شکارچی شنبه " به کارگردانی پرویز شیخ طادی در سالن های پردیس سینمایی از چهارشنبه 20مهر شروع شده است، این فیلم که با محوریت ضدصیهونیسمی می باشد و تفکر رژیم غاصب صیهونیسم را افشا کرده است و با همت موسسه جبرائیل بعد از دو سال وقفه به روی پرده های سینما آمد.

در این فیلم از هدیه و لیلا و شیلا و محمدرضا و امین و ........ خبری نیست، سینمای ما به این بازیگران و فیلمنامه های آبکی و بی موضوع عادت کرده است و مردم آنقدر که این لوده بازیها را دیده اند که وقتی یک فیلم پرمحتوا و با موضوعی عالی و یک فیلنامه قوی به سینما می آید مردم دیگر استقبالی نمی کنند، الان که باید اکثر مدیران فرهنگی از این فیلم حمایت کنند شانه خالی کردند، چه فیلمی؟ فیلمی که از طرف امریکا و اسرائیل و نامردان روزگار بازیگرانش را تحریم کردند، دوستان این فیلم اگر طی یک هفته فروشش به یک حد خاصی نرسد از روی پرده های سینما کنار می رود، از دوستان تقاضا می شود که آشنایان و هم دانشگاهی های خود و ....  را به دیدن این فیلم دعوت کنند تا با بالا بودن فروش شکارچی شنبه مشت محکمی به دهان امریکا و اسرائیل زده شود.

این مطلب در سایت تحلیلی و خبری صراط  با ذکر منبع(وبلاگ حدید) منتشر شده است.

اخلاق و چادر

پنج شنبه ظهر حوالی ناصرخسرو و سبزه میدان منتظر یکی از دوستان بودم، بازار خیلی شلوغ بود، جمعیت کثیری از خانمها با دستانی پر از خرید از بازار بیرون می آمدند، با خود می گفتم ما که هر وقت بازار را دیدیم شلوغ بود، نمی دانم پس چرا از همین افراد حاضر بپرسیم زندگی چطور است؟ حرف اکثریتشان این است: گرانی، نداریم، نداریم، نداریم، نداریم، گرانی .........!!!!!، بعد از 15دقیقه این دوست خوش قول ما آمد، وقتی دلیل تاخیرش را پرسیدم، گفت: تو صف عابربانک بودم خیلی شلوغ بود، ادامه داد: وقتی پس از 20دقیقه نوبت به من رسید، دیدم دختر خانم چادری که پشت سر من بود کارت خود را وارد دستگاه کرد ..............

دغدغه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.